عادت های ساده و مقدس
اهداف آموزشی این مطلب
در ابتدا منظورمان از عادت های ساده و مقدس را توضیح خواهیم داد.
به نقش محیط در ایجاد عادات خواهیم پرداخت.
و به این موضوع میپردازیم که آیا سادهسازی و تقدس عادتها با هم تناقض دارند یا خیر.
این مطلب برای دوستانی که به دنبال بهینهسازی عادت های خود هستند مفید است.
منظور از عادتهای ساده چیست؟ منظور این است که به راحتی بتوان آن را انجام داد.
منظور از عادت های مقدس چیست؟ یعنی آن را جدی، مهم و با ارزش بدانیم.
چطور عادت های ساده و مقدس ایجاد کنیم
برای اینکه بتوانیم عادت های ساده و مقدس را در خود پرورش دهیم راههای مختلف و متعددی وجود دارد. اما میتوان گفت بهترین و موثرترین راه، ایجاد سرنخ و یا محرکهای محیطی است. سرنخها و محرکهای محیطی را افزایش دهید تا بتوانید راحتتر عادت های خود را به یاد بیاورید. بهتر است سرنخهای متعددی جهت انجام دادن عادتهای خوب در ذهن شما تداعی شود. هرچه این سرنخها و محرکها بیشتر باشند محتملتر است تبدیل به عادت شوند.
بهترین راه برای یادآوری عادت ها استفاده از محرکهای محیطی است.
در حقیقت تفسیر شما از محیط اطرافتان باعث شکلگیری عادت های شما خواهد شد.
هر چیزی در محیط اطرافتان شما را به یک سرنخ پیوند خواهد داد و درنتیجه پس از ارتباط با آن ناخودآگاه به سمت عادت های خوب یا بد سوق داده میشوید. محیط اطراف خود را طوری طراحی کنید که بیشتر در معرض آنها قرار بگیرید.
در اینجا چند جمله از کتاب خرده عادت ها اثر جیمز کلیر را جهت تاکید بیشتر می خوانیم.
محیط دست نامرئی است که رفتار انسان را شکل میدهد. متداولترین شکل نوع تغییر، از نوع درونی نیست، بلکه بیرونی است: دنیای اطراف، ما را تغییر میدهد هر عادت به زمینه و شرایط آن وابسته است. طبق تخمین متخصصان، نیمی از ذخایر مغزی در اختیار حس بینایی است پس جای تعجب نیست اگر سرنخهای بصری بزرگترین کاتالیزور(شتاب دهنده) رفتارهای ما باشند.
پس از اینکه به نقش عادت ها و سرنخهای محیطی پیبردیم.
به سراغ مقدس کردن عادت ها میرویم.
چگونه عادت های خود را مقدس بدانیم
برای مثال اگر اهل مطالعه هستید یا اگر اهل موسیقی هستید؛ این کار را مثل یک مراسم مذهبی مهم و مقدس بدانید. مانند هر مراسمی نیاز به یک سری مقدمات هرچند جزئی دارید.
در نتیجه این مقدمات شما را تحریک خواهد کرد که کار اصلی را انجام دهید.
گاهی اوقات انتظار انجام یک کار، لذت بخشتر از رسیدن به هدف نهایی است. شما با اندکی انتظار توانستهاید شور و شوق انجام آن را در خود پرورش دهید و علاوه بر اینکه آن را مهم و جدی گرفتهاید اشتیاق بیشتری نسبت به انجام دادن آن دارید.
فرض کنید قصد دارید نقاشی کشیدن را شروع کنید. و چند بار ایدهی آن به ذهنتان رسیده اما آن را به به تعویق انداختهاید. چند قلم طراحی و ابزارهای لازم را آماده کنید. با همین اقدام ساده بعید است به کار طراحی مشغول نشوید.
نکتهی قابل ذکر این است که برنامهی خود را جدی تصور کنید تا مهم و با ارزش جلوه کند.
آیا ساده سازی عادت ها و تقدس آنها با هم تناقض دارند؟
منظور از سادهسازی در اینجا این است که آن را به چند بخش تقسیم کنیم تا راحتتر بتوان آن را انجام داد.
سعی کنید ناسازگاریهایی که در این مسیر وجود دارند را رفع کنید.
مثلاً قصد دارید مطالعه کنید اما موبایل خود را کنار دست خود گذاشتهاید و اینترنت آن نیز فعال است اگر گوشی به صدا درآید یا پیغامی دریافت کنید ناخودآگاه به سمت آن خواهید رفت در اینجا گوشی ناسازگاری ایجاد کرده است.
یا برای مثال تصمیم گرفتهاید به کوهنوردی بروید اگر شب قبل از رفتن وسایل خود را آماده کنید و در داخل کیف خود بگذارید شلوار و کفش شما در جای مشخص باشد. و تا دیروقت در رختخواب با گوشی بازی نکنید شما در عین حالی که برنامه خود را جدی گرفتهاید سادهسازی را نیز انجام دادهاید چونکه همهی برنامهها و کارهای خود را به صبح موکول نکردهاید و به بخشهای مختلف تقسیم کردهاید. همانطور که میبینید سادهسازی و تقدس کارها علاوه بر اینکه تناقضی ندارند موجب تقویت یکدیگر نیز میشوند.
قادر خواهید بود بقیهی مراحل را نیز سادهسازی کنید و از کوهنوردی لذت ببرید.
با سادهسازی احتمال بیشتری وجود دارد که تا مدتهای طولانی درگیر کارهای مفید باشید.
شما با ایجاد سرنخها و محرکهای محیطی، با تقدس و جدی گرفتن کارهای خود و سپس سادهسازی آنها هر روز میتوانید کارهای متفاوتتری انجام دهید و در بلندمدت مسیر زندگی خود را به گونهایی دیگر معماری کنید.
حال سوال ما از شما این است
آیا تا به حال به تقدس و یا به اهمیت و ارزش کار خود فکر کردهاید؟
نتایج جدی و با ارزش پنداشتن آن(برنامههای خود) چه بوده است؟
آیا سادهسازی کارها باعث شده است که خیلی آسانتر به اهدافتان برسید؟